بالانس خط با MTM

بالانس خطوط به روش MTM

روش “MTM” یا “مهندسی زمان و حرکت”، که مخفف “Methods-Time Measurement” است یکی از روش های کارسنجی و زمان سنجی است که اصولاً به بررسی و ارزیابی زمان‌ها و حرکات مورد نیاز برای انجام یک وظیفه خاص پرداخته می‌شود و برای بالانس خطوط تولید بویژه خطوط مونتاژ بکار می رود.

روش MTM درجهان به صورت گسترده ای برای زمان سنجی و تخمین تعداد نیروی انسانی لازم به کار می رود.

شرکت مهندسی پویندگان ایمنی و کیفیت درباره مابه عنوان مشاور و مجری برای انجام پروژه کارسنجی از روش MTM  در چند پروژه استفاده کرده و در صورت درخواست شرکت ها از متد MTM برای کارسنجی  و زمان سنجی  و طراحی خطوط مونتاژ استفاده می کند.

ما برای تخمین تعداد نیروی انسانی لازم در بخش تولید از روش ام تی ام  استفاده می کنیم.

در اجرای کارسنجی زمان سنجی STOP WATCH و بالانس خطوط تولید به روش  MTM، ابتدا:

• وظایف مختلف یک فعالیت یا کار تحلیل می‌شوند.
• سپس زمان‌ها و حرکات مختلف مورد نیاز برای اجرای هر وظیفه به دقت با توجه به جداول تخمین، ثبت و اندازه‌گیری می‌شوند.

این اندازه‌گیری‌ها و استفاده از آن برای بالانس خطوط تولید و تخمین نیروی انسانی لازم معمولاً با استفاده از استانداردهای مشخص و ابزارهای خاصی انجام می‌شود.

با تحلیل دقیق زمان‌ها و حرکات، می‌توان به:

1. بهبود فرآیندها،

2. افزایش کیفیت،

3. کاهش هدررفت‌ها

4. بهبود شرایط کاری دست یافت

از جمله مزایای این روش می‌توان به:

• افزایش کارایی خطوط تولید و مونتاژ،

• کاهش هزینه‌ها،

• بهبود استانداردهای کاری

• افزایش رضایت کارگران

اشاره کرد.

استفاده از MTM به کارشناسان برای زمان سنجی و کارسنجی امکان می‌دهد تا فرآیندها را طراحی کنند و یا بهبود دهند، زمان‌های ضروری برای انجام وظایف را تخمین زده و بهینه‌سازی کنند و به طور کلی بهبود عملکرد و کارایی نیروی انسانی و سازمان را تسریع دهند.

ما به عنوان یک شرکت مشاور و مجری زمانسنجی به متد ام تی ام از این روش برای کارسنجی و زمان سنجی در چندین شرکت استفاده کرده ایم.

اما تاکید می کنیم داده های این روش برای یک کارگر ماهر اروپایی و امریکایی طراحی شده و داده های آن برای یک کارگر خاور میانه ای دقت بالایی ندارد.

 

انواع و کاربردهای روش MTM در زمان‌سنجی و ارزیابی کار و زمان

روش MTM با ارائه یک چارچوب استاندارد برای زمان ‌سنجی و بالانس خطوط تولید، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرآیندهای خود را بهینه‌سازی کرده و به اهداف اقتصادی و کیفی خود دست یابند.

این روش در صنایع مختلف به کار می‌رود و بهبودهای قابل توجهی در عملکرد سازمان‌ها به همراه دارد.

 

1. انواع روش MTM

متد MTM بسته به کاربرد در زمان سنجی و بهبود فرآیندها به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شود که هر کدام کاربرد خاصی دارند:

– روش MTM-1:

تعریف: مناسب برای زمان سنجی فعالیت‌های ساده و تکراری.

کاربرد: بیشتر در خط تولید برای ارزیابی زمان‌های انجام کارهای ساده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

–  متد MTM-2:

تعریف: برای تعیین زمان فعالیت‌های پیچیده‌تر و با جزئیات بیشتر.

کاربرد: مناسب برای تحلیل کارهایی که نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق‌تری دارند، مانند مونتاژ محصولات.

–  روشMTM-3:

تعریف: برای زمانسنجی کارهای با زمان‌های طولانی‌تر و پیچیده‌تر.

کاربرد: در پروژه‌های بزرگ و فرآیندهای تولیدی پیچیده به کار می‌رود.

– متد MTM-U:

تعریف:  کاربرد آن برای زمان سنجی عمومی و انعطاف‌پذیر.

کاربرد: برای هر نوع فعالیتی که نیاز به ارزیابی زمان و روش دارد، از جمله خدمات و فعالیت‌های اداری.

– متد MTM-C:

تعریف:  کاربرد آن برای زمان سنجی فعالیت های اداری و دفاتر کاری.

کاربرد: برای خدمات و فعالیت‌های اداری هر نوع فعالیتی که نیاز به زمان سنجی و بررسی روش دارد.

2. استفاده های MTM

– بهینه‌سازی فرآیندها:

این روش کارسنجی برای شناسایی زمان‌های غیرضروری و بهبود کارایی در فرآیندهای تولید و خدمات مناسب است.

– کاهش زمان‌های تولید:

با ارزیابی دقیق زمان‌های انجام کار در روش ام تی ام، به کاهش زمان‌های تولید و افزایش بهره‌وری کمک می‌کند.

– تعیین استانداردهای کاری:

ام تی ام به ایجاد استانداردهای مشخص برای انجام فعالیت‌ها که به آموزش و ارزیابی عملکرد کارکنان کمک می‌کند.

– تحلیل و بهبود کیفیت:

متد MTM به شناسایی نقاط ضعف و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت کار و کاهش خطاها در زمان کارسنجی کمک می کند.

– پشتیبانی از تصمیم‌گیری:

روش ام تی ام به ارائه داده‌های دقیق و علمی که به تصمیم‌گیرندگان در مورد بهینه‌سازی فرآیندها کمک می‌کند.

– ایجاد سیستم‌های مدیریت زمان:

متد MTM باعث توسعه و پیاده‌سازی سیستم‌های مدیریت زمان در سازمان‌ها برای افزایش کارایی و کاهش هزینه‌ها.

  

مقایسه MTM با STOP WATCH:

 MTM و STOP WATCH هر دو نقاط قوت و ضعف خود را دارند و انتخاب بین آنها بستگی به نیازها و اهداف خاص یک سازمان دارد.

به خاطر داشته باشید که این نکات بر اساس زمینه ارائه شده است و ممکن است جامع نباشد.

در اینجا برخی از اشکالات و ضعف‌های احتمالی MTM در مقایسه با STOP WATCH آورده شده است:

1. ساده تر و شهودی تر:STOP WATCH روش ساده تری است که بر مشاهده و ثبت زمان صرف شده برای کارها تمرکز می کند و درک و اجرای آن را آسان تر می کند.
2. مصرف کمتر منابع: STOP WATCH به حداقل منابع نیاز دارد و با ابزارهای اولیه مانند کرونومتر و نوت بوک قابل پیاده سازی است.
3. انعطاف پذیرتر: STOP WATCH را می توان با موقعیت های مختلف تطبیق داد و کمتر به روش های استاندارد شده وابسته است و به انعطاف پذیری بیشتری در کاربرد آن اجازه می دهد.
4. ارتباط آسان‌تر: ارتباط و درک نتایج STOP WATCH اغلب آسان‌تر است، زیرا بر اساس اندازه‌گیری‌های زمان ساده است.

محدودیت های MTM:

1.  تاکید بیش از حد بر کارایی : MTM به شدت بر کاهش زمان و افزایش کارایی تمرکز می کند، که ممکن است منجر به نادیده گرفتن سایر جنبه های مهم یک فرآیند، مانند رفاه کارگر، رضایت شغلی، یا اثرات زیست محیطی شود.
2. پیچیدگی: MTM نیاز به درک کامل فرآیند دارد و اجرای آن به خصوص در سازمان های بزرگ می تواند زمان بر و پیچیده باشد.
3. هزینه: پیاده سازی MTM ممکن است نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی در آموزش، نرم افزار و خدمات مشاوره داشته باشد که می تواند مانعی برای سازمان های کوچک یا دارای محدودیت منابع باشد.
4. انعطاف پذیری محدود: MTM مبتنی بر روش های استاندارد شده است که می تواند آن را در پاسخ به شرایط متغیر یا سازگاری با فناوری های جدید انعطاف ناپذیر کند.
5. اتکای بیش از حد به داده ها: MTM به شدت به جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها متکی است، که می تواند مستعد خطا، سوگیری یا داده های ناقص باشد که منجر به نتیجه گیری های نادرست شود.

کاربردهای روش  MTM:

روش MTM در طیف وسیعی از صنایع و فعالیت‌ها کاربرد دارد.

اما باید توجه داشت موارد ذیل درکنارسایر متدولوژی های تولید و ارزیابی کار و زمان زمان سنجی می تواند مثمر ثمر باشد و خود روش ام تی ام به تنهایی قادر نیست بهبود ایجاد کند :

طراحی و بهبود فرآیندهای تولید:

بهینه‌سازی خطوط تولید، کاهش زمان چرخه تولید و افزایش راندمان و بالانس و متعادل سازی خطوط تولید.

طراحی و ارگونومی محل کار:

بهبود طراحی ایستگاه‌های کاری و کاهش خستگی و آسیب‌های جسمی کارکنان.

برنامه‌ریزی و کنترل پروژه‌ها:

تعیین زمان‌بندی دقیق پروژه‌ها و کنترل پیشرفت کار.

ارزیابی عملکرد کارکنان:

اندازه‌گیری و ارزیابی عملکرد کارکنان به صورت عینی و دقیق با مقایسه با استانداردهای کاری.

تعیین استانداردهای زمان و دستمزد:

هدف گذاری تولید و تعیین دستمزد منصفانه و انگیزشی برای کارکنان.

آموزش و توسعه نیروی انسانی: 

آموزش روش‌های صحیح انجام کار و بهبود مهارت‌های کارکنان.

مدیریت و بهینه‌سازی منابع:

بهبود استفاده از منابع و کاهش ضایعات.

تحلیل و بهبود کیفیت:

شناسایی نقاط ضعف و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت کار و کاهش خطاها.

درخاتمه شرکت مهندسی پویندگان ایمنی و کیفیت با توجه به تجربه خود در اجرای پروژه های زمان سنجی و کارسنجی کارسنجی در شرکت های مختلف به عنوان ناظر و مجری تاکید می کند.

روش ام تی ام علیرغم محاسنی که دارد در صورتیکه بوسیله یک مشاور با تجربه در زمینه زمان سنجی و اجرای MTM و بالانس خط تولید اجرا نشود می تواند خطای زیادی داشته باشد.

بیشترین استفاده روش ام تی ام در طراحی و بالانس خطوط مونتاژ است که آن هم باید بوسیله یک تحلیلگر با تجربه انجام شود.

 

 

کلمات کلید

• تخمین نیروی انسانی بخش تولید

• بالانس خطوط تولید

• طراحی خطوط مونتاژ

• مشاور انجام کارسنجی و زمان سنجی خطوط تولید

• مجری اجرای پروژه های ارزیابی کار و زمان