تحقیق در عملیات چیست ؟
از اواسط دهه پنجاه به بعد، همراه با گسترش کاربرد تحقیق در عملیات در نتیجه جنگ جهانی دوم (که در گامهای پیشین از آن گفته ایم)، تعاریف متعددی از تحقیق در عملیات توسط انجمن های تخصصی تحقیق در عملیات و نویسندگان ارائه شده است اما هنوز تعریف واحدی از آن وجود ندارد. در اینجا به بیان برخی تعاریف موجود می پردازیم :
۱- تعریف انجمن تحقیق در عملیات بریتانیای کبیر (ویلکس، ۱۹۸۰)
تحقیق در عملیات عبارتست از کاربرد روشهای علمی در مسائل پیچیده پدید آمده برای هدایت و مدیریت سیستم های بزرگ شامل انسان، ماشین، مواد و پول، در صنعت، تجارت، دولت و دفاع. رویکرد متمایز تحقیق در عملیات، توسعه مدلی علمی از سیستم به همراه اندازه گیری عواملی مانند شانس و خطر برای پیشگویی و مقایسه پیامدهای تصمیمات، استراتژیها یا کنترلهای جانشین می باشد.
هدف، کمک به مدیریت در تعیین سیاست ها و اقدامات به صورت علمی است.
۲- تعریف انجمن تحقیق در عملیات آمریکا (پولاک، راسکوپف و بارنت، ۱۹۹۴)
۲-۱- تحقیق در عملیات رویکردی علمی برای تصمیم گیری است.
۲-۲-تحقیق در عملیات عبارتست از تصمیم گیری علمی برای دستیابی به بهترین طراحی و عملیات سیستم ها، معمولا در شرایطی که تخصیص منابع محدود نیز مورد نیاز باشد.
۳- تعریف دالن باخ و جرج، ۱۹۷۸ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات عبارتست از کاربرد سیستماتیک روشها، تکنیکها و ابزار مقداری برای تحلیل مسائل عملیات سیستم ها.
۴- تعریف دالن باخ و جرج، ۱۹۷۸ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات اساسا عبارتست از مجموعه ای از تکنیکها و ابزارهای ریاضی به همراه نگرشی سیستمی که برای حل مسائل تصمیم عملی دارای ماهیت اقتصادی یا مهندسی بکار می رود.
۵- تعریف ثیراف و کک لمپ، ۱۹۷۵ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات عبارتست از بکارگیری نگرش برنامه ریزی شده (روش علمی روز آمد شده) و تیمی چند تخصصی برای بیان ارتباطات عملکردی پیچیده، در قالب مدلهای ریاضی با هدف ارائه مبنایی مقداری برای تصمیم گیری و کشف مسائل جدید برای تحلیل مقداری.
۶- تعریف حمدی طه، ۱۹۷۶ از تحقیق در عملیات:
این حوزه جدید تصمیم گیری با استفاده دانش علمی از طریق تلاش تیمی چند تخصصی برای تعیین بهترین نحوه بهره برداری از منابع محدود تعریف می شود.
۷- تعریف چرچمن، اکاف و آرنوف، ۱۹۵۷ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات در کلی ترین معنی عبارتست از کاربرد روشها، تکنیکها و ابزار علمی در مسائل شامل عملیات سیستم ها، به گونه ایکه عملیات چنین سیستمهایی در قالب جوابهای بهینه مسائل کنترل شوند.
۸- تعریف لاس و روزن وین، ۱۹۷۷ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات می تواند بعنوان رویکردی علمی برای تصمیم گیری تعریف شود.
رسالت تحقیق در عملیات پشتیبانی در حل مسائل واقعی در حوزه های کاربردی متنوع با استفاده از مدلسازی ریاضی و کامپیوتری می باشد.
۹- تعریف سوپر، اوسبورن و زوزیگ، ۱۹۹۰ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات، نوع خاصی از پژوهش کاربردی است و در بیشتر موارد به عنوان ابزار مدیریت بکار گرفته می شود.
تحقیق در عملیات به عنوان کاربرد روش علمی در حل مسائل مدیریت آغاز شد. تحقیق در عملیات با رویکردی مقداری به تحلیل مسائل مدیریت دارد.
۱۰- تعریف کی وود، ۱۹۷۱ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات، علمی تجربی و کاربردی است که به مشاهده، درک و پیشگویی رفتار سیستم های هدفمند متشکل از انسان و ماشین می پردازد.
۱۱- تعریف وارنر، ۱۹۹۶ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات تلاش خود را مختص به درک رفتار سیستم های عملیاتی متشکل از طبیعت، انسان و ماشینها می کند.
ماشینها چیزهایی علاوه بر ساخته های بشری، مانند قوانین، عادات معمول، رفتار بشری و ساختارها و رسوم اجتماعی را شامل می شوند.
چنین سیستم هایی در تجارت، مدیریت و دولت معمول هستند. نوع پژوهش در تحقیق در عملیات هم توسعه تئوریها (که در تحقیق در عملیات مدل نامیده می شود) و هم کاربرد این دانش در بهبود عملیات سیستم ها را شامل می شود.
۱۲- تعریف ساعتی، ۱۹۸۸ از تحقیق در عملیات :
تحقیق در عملیات عبارت است از کمک به مدیران در تصمیم گیری از طریق ارائه اطلاعات عددی مورد نیاز به آنها بر اساس روش علمی تحلیل.
●هدف تحقیق در عملیات چیست ؟
- حل مسائل عملیاتی
- حل مسائل عملیات سیستمهای شامل انسان، ماشین، مواد، انرژی، اطلاعات و پول.
- حل مسائل تصمیم گیری
عملیات عبارتست از مجموعه ای از چند یا تعداد زیادی عمل یا وظیفه مستقل مربوط به مواد خام، انسان و ماشینها که وقتی در کنار هم قرار می گیرند.
ساختار منسجمی را تشکیل می دهند که از آن عملی در راستای اهداف بزرگتر و وسیعتر حاصل می شود (ساعتی، ۱۹۸۸). موردیک و مانسون (۱۹۸۶) عملیات را چنین تعریف می نمایند : عملیات عبارتست از مجموعه ای از عناصر کاری که منجر به تغییر ارادی خصوصیات فیزیکی یا شیمیایی یک شیء، مونتاژ یا دمونتاژ اجزاء، تنظیم و آماده سازی عملیات دیگر، حمل ونقل، بازرسی، بایگانی یک شی ء یا ثبت داده ها می گردند ؛ همچنین عملیات زمانی اتفاق می افتد که تلاش فکری در خصوص اجزاء یک مساله پیچیده یا برای یک مساله ساده بکار رود.
موردیک و مانسون (۱۹۸۶) سیستم را چنین تعریف می نمایند : سیستم عبارتست از مجموعه ای از عناصر سازمان یافته دارای اثر متقابل که از طریق انجام عملیات روی داده ها، اطلاعات، انرژی، ماده یا ارگانیسم ها در یک فاصله زمانی برای تولید اطلاعات، انرژی، ماده یا ارگانیسم ها به عنوان خروجی، هدف یا اهداف مشترکی را دنبال می کند.
مسائل عملیاتی و عملیات سیستم ها مسائلی هستند که در اجرا، کنترل، هدایت، هماهنگی، تنظیم، برنامه ریزی، زمانبندی، بهینه سازی و بهبود عملیات پیش می آیند.
خیلی از نویسند گان بین پاسخهای مسأله و تصمیم ها و همچنین حل مسأله و تصمیم گیری تفاوتی قایل نمی شوند.
موردیک و مانسون (۱۹۸۶) مسأله و تصمیم را یکی نمی دانند ؛ مسائل هنگامی بروز می نمایند که ما ناراضی هستیم، هنگامی که چیزی ما را تا آن حد آزار می دهد که احساس می کنیم باید اقدامی صورت دهیم.
فعالیت حل مسأله عبارتست از جستجوی راه حل ها یا خط مشی هایی که نارضایتی ما را کاهش دهد. معمولا تعداد زیادی راه حل برای یک مسأله وجود دارد که بعضی از آنها بهتر از بقیه هستند ؛ انتخاب از میان این راه حل ها یا خط مشی ها، تصمیم گیری است.
● انواع پژوهش در تحقیق در عملیات کدامند ؟
در یک دسته بندی عمومی، اگر پژوهش برای حل مسائل مشخص و موجود انجام شود نوع پژوهش از جهت خروجی، کاربردی خواهد بود و اگر توسعه تئوریها و روشهای عمومی برای تولید دانش هدف باشد نوع پژوهش، محض خواهد بود.
با هدف تدوین روش پژوهش برای تحقیق در عملیات، در اینجا دسته بندی عملی تری از انواع پژوهش در تحقیق در عملیات ارائه می کنیم. در این دسته بندی سه نوع پژوهش قابل تشخیص است
۱- حل مسائل واقعی.
۲- توسعه مدل یا روش حل برای مسائل کلاسیک.
۳- توسعه تئوریها یا فنون عمومی.
در حل مسائل واقعی، متخصص تحقیق در عملیات با مساله ای مربوط به یک عملیات در حال اجرا روبروست.
صرفنظر از اینکه مشکل چه باشد و چگونه توسط سفارش دهنده مطرح شده باشد ممکن است از دیدگاه تحقیق در عملیات ناشناخته بوده و به درستی تعریف نشده باشد یا چیزی به غیر از آنچه باشد که مدنظر سفارش دهنده است ؛ بنابراین تعریف مساله در این نوع پژوهش از اهمیت بالایی برخوردار است.
واقعی بودن مساله ضرورت دقت در تعیین مفروضات، جمع آوری داده ها، تعیین پارامترها و روابط و تدوین اهداف عملیات و شاخص های اثربخشی را دوچندان می نماید.
عوامل اشاره شده نقش تعیین کننده ای در تعریف مساله و دستیابی به راه حل دارند.
راه حل پیشنهادی در حل مسائل واقعی زمانی ارزشمند است که بتواند در عمل پیاده شود. یعنی تطبیق و تعدیل راه حل پژوهش به شکلی که به راه حل عملیاتی و واقعی منجر شود بسیار مهم است.
مسائل کلاسیک، مسائلی هستند که به دلیل تشابه در بسیاری از عملیات مختلف، پژوهشهای متعدد برای ارائه راه حل و دارا شدن سابقه علمی در کتابها و مقاله های مربوط به تحقیق در عملیات، به شکل کلاسیک درآمده اند.
مساله فروشنده دوره گرد، مساله مسیریابی وسایل ترابری، مسائل برش و چیدمان، تعادل خط مونتاژ، مساله زمانبندی خدمه پرواز، مساله تخصیص مضاعف و زمانبندی کارگاهی از مسائل کلاسیک به شمار می آیند ؛ این مسائل کاملا شناخته شده هستند. اهداف، شاخص های اثربخشی، محدودیتها و قیود، پارامترها و مفروضات هر یک از مسائل کلاسیک مشخص و روشن هستند.
خصوصیات راه حل، مشخص و به صورت مستقیم قابل کاربرد در موارد واقعی هستند. نیازی به جمع آوری داده های واقعی نیست و داده های فرضی که به شرایط واقعی این نوع مسائل شبیه باشد کفایت می کند ؛ در حل این نوع مسائل، پژوهشگر با توسعه مدلی از مساله، روش حل مساله یا هر دو روبروست.
در توسعه تئوریها یا فنون عمومی، حل مساله واقعی یا کلاسیک مدنظر نیست بلکه پژوهشگر قصد دارد تئوریهای جدیدی را در قالب قضایا و روابط برای مفاهیم، اصول و فنون موجود بیان دارد یا فن جدیدی را برای استفاده در حل مدلها ابداع نماید.
در اینجا هدف کاربرد نتایج پژوهش در حل مسائل نیست (اگر چه ممکن است از آنها استفاده شود) بلکه تولید دانش در حوزه تحقیق در عملیات است.
در این نوع پژوهش، پژوهشگر با تعریف مساله، جمع آوری داده ها، مدلسازی و کاربرد نتایج حل مدل روبرو نیست و بنابراین روش پژوهش متفاوت و کمتر قابل مستندسازی خواهد بود.
همانطور که مشاهده می شود روش پژوهش در هر دسته متفاوت از دیگر دسته ها خواهد بود.
دسته اول و دوم براساس تعاریف، پژوهش کاربردی هستند اما ممکن است پژوهشهای دسته اول منجر به انجام پژوهش های دسته دوم و سوم و پژوهش دسته دوم منجر به پژوهش دسته سوم گردد ؛ پژوهش در دسته سوم، پژوهش از نوع محض است.
● تحقیق در عملیات و مهندسی صنایع ؛ شباهتها و تفاوتها
تا اواخر سالهای ۱۹۴۰ توسعه مهندسی صنایع مبتنی بر روشهای سنتی تیلور، گانت و گیلبرت بود. بعد از جنگ جهانی دوم و در اواخر سالهای ۱۹۴۰ و اوایل ۱۹۵۰، تحقیق در عملیات به واسطه موفقیتهای بدست آمده در جنگ، جای خود را در فعالیتهای صنعتی، بخشهای خدماتی و سازمانهای دولتی و خصوصی باز کرد.
مفاهیمی که توسط تیلور، گانت، گیلبرت و دیگران توسعه داده شده بودند نیازمند تحلیل مقداری دقیق تر و روشهای سیستم گرا بودند که تا آن زمان بصورت سنتی به کار گرفته می شدند.
ظهور تحقیق در عملیات، نقطه عطفی در تحول روشهای مهندسی صنایع بود که نتیجه آن توسعه روشهای مقداری، الگوریتمهای ریاضی و… بود که در بکارگیری موثر مفاهیم توسعه یافته توسط تیلور و دیگران استفاده شد.
ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات یک نظام واحد هستند یا دو نظام جدا از هم ؟
تاریخ مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات جدای از هم است اما فلسفه وجودی هر دو یکی است ؛ یعنی ارائه راه حلهای موثر و کارا برای مسائل مربوط به طراحی، تحلیل و ارزیابی.
تفاوت اصلی مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات حوزه تحلیل، نوع مدلها و متدولوژی ای است که هر یک استفاده می کنند.
توسعه های اولیه مهندسی صنایع در ارتباط با کارگاههای ساخت بوده و به شدت مبتنی بر استفاده از روشهای سیستماتیک ذهنی به جای استفاده از روشهای ریاضی می باشد.
بعضی از این روشها شامل برنامه ریزی فرایند، بهبود روشها، استانداردسازی زمان انجام کار و استفاده از آنها و ارزیابی کار می باشند که از جمله روشهای سنتی مهندسی صنایع به شمار می آیند.
اما در سی سال اخیر بخش اعظم مهندسی صنایع از طریق فنون تحلیل مبتنی بر مفاهیم ریاضی کاربردی صورت گرفته است (میلر و شمید، ۱۹۸۴).
▪دوره دوم : بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی
در اوایل این دهه تمرکز نرم افزاری بیشتر بر روی سیستمهای کنترل موجودی بود. در این مدت همچنان بیشتر از مفاهیم سنتی کنترل موجودی برای توسعه نرم افزارهای مرتبط استفاده می شد.
اما در اواخر این دهه مفهوم MRP یا برنامه ریزی مواد موردنیاز معرفی و نرم افزارMRPI توسط IBM شرکت توسعه پیدا کرد.
مهمترین مشکل این نرم افزار و نرم افزارهای مشابه، اجرای آن بر روی Main Frame های گران قیمت مستقر در مراکز دانشگاهی، نظامی و… بود.
همین امر فاصله زمانی بین دو برنامه ریزی را افزایش می داد.
این سیستم بصورت برگشتی، زمان تحویل اقلام موردنیاز برای ساخت یک محصول خاص را از زمان تحویل به مشتری تا زمانیکه موردنیاز برای مونتاژ شدن روی خطوط مونتاژ بود، برنامه ریزی می کردند.
سازمانها در اجرای MRPI مشکلات زیادی داشتند ؛ این مشکلات بیشتر مشکلاتی سیستمی و ناشی از کاربران بودند تا مشکلاتی تکنولوژیک.
از طرف دیگر، این سیستم ارتباط بین تولید و استراتژیهای رقابتی سازمان را چندان مدنظر قرار نمی داد ؛ ضمنا ظرفیتهای تولیدی سازمان چندان در این سیستم لحاظ نمی شدند.
▪دوره سوم : بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی
تمرکز بر MRPI با توجه به برنامه کلان تولید یا MPSو توسعه MRP حلقه بسته. در این سیستمها امکان بروز نارسایی در زنجیره تولید به حداقل رسید.
اما همچنان این سیستمها فقط برنامه ریزی تولید را انجام داده و حمایت چندانی از سایر منابع تولید نداشتند.
▪دوره چهارم : بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی
گسترش MRPI به کف کارگاه و توسعه MRPII که برنامه ریزی بخش زیادی از منابع تولیدی را انجام می داد.
در اوایل همین دهه سیستمهای DRP یا سیستمهای برنامه ریزی توزیع که مستقل از MRPII عمل می کردند وارد این سیستم شده و عملا مشکل عدم ارتباط این دو سیستم با یکدیگر مرتفع گردید.
▪دوره پنجم : بین سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی و پس از آن
گسترش MRPII به سایر حوزه ها و اضافه نمودن سیستمهای پشتیبان تصمیم به MRPII توسعه یافته که در تمام عرصه های تولیدی، خدماتی، تجاری، توزیع و… کارایی داشت و ظهور ERP.
مشکل عمده سیستمهای MRPII و توسعه یافته های آن این بود که تنها سیستم تولیدی ساخت به منظور انبار یا MTS را پشتیبانی می نمود و سایر سیستمهای تولیدی را چندان پوشش نمی داد.
اما با ظهور ERP در حوزه تولید، تمامی سیستمهای تولیدی تحت پوشش قرار گرفتند.
بخشها، فرایندها و وظایف مختلفی از جمله کنترل کیفیت، نگهداری و تعمیرات، امور حسابداری، مالی و… به سیستمهای تولیدی متصل شده و ERP به عنوان حد فاصل سیستمهای SCM و CRM مطرح گردید.
این سیستم بیش از آنکه عنوان جدیدی برای MRPII باشد، به عنوان سطح بعدی در سطوح تکاملی سیستمهای کامپیوتری طراحی شده برای پشتیبانی از عملیات سازمان مطرح است.
در سال ۱۹۹۵، پدیده اینترنت واردERP شد و در سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰، EDI و ERP با یکدیگر پیوند خوردند ؛ در سال ۲۰۰۰ اینترنت به عنوان جزیی تفکیک ناپذیر از ERP محسوب و سیستمهای ERP تحت وب توسعه یافتند که فناوری چند لایه ای در معماری سیستم اطلاعاتی را پشتیبانی می کنند.
امروزه هم سیستمهای جدیدی با عنوان ERP II در حال توسعه هستند که اساس آنها وب بوده و تمرکز بسیار زیادی بر حمایت از ماژول SCM دارند و عملا در تعریف امروز ERP، آنرا کاملا مرتبط و جدایی ناپذیر از SCM تعریف می نمایند.
قابل ذکر است که در سال ۱۹۹۸ بیش از بیست هزار سازمان در سراسر جهان مبلغی افزون بر هفده میلیارد دلار در زمینهERP سرمایه گذاری نموده اند که این رقم در سالهای بعد بین سی تا پنجاه درصد رشد داشته و در سال ۲۰۰۳ به رقمی نزدیک به صدمیلیارد دلار رسیده است.
هزینه نگهداری و بروزرسانی سیستمهای پیاده سازی شده در سال ۲۰۰۰ به رقمی حدود بیست ودو میلیارد دلار بالغ شده که نرخ رشدی برابر سیزده ویکدهم درصد نسبت به سال ۱۹۹۹ داشته است (Broatch,۲۰۰۱).
علاوه بر این، طبق بررسیهای صورت گرفته، در حال حاضر بیش از هفتاد درصد از هزار شرکت طراز اول جهان از دید مجله Fortune، سیستمهای ERP را با موفقیت پیاده نموده و یا در حال پیاده سازی آن هستند. (Kraft,۲۰۰۱)
● پیاده سازی ERP در سازمانها چه مزایایی به همراه دارد ؟
پیاده سازی سیستم ERP مزایای بی شماری را برای سازمانها به ارمغان می آورد اما باید توجه داشت که این مزایا و بهبود فرایندهای تجاری سازمان به راحتی قابل دست یابی نیستند.
پیاده سازی موفق یک سیستم ERP بستگی بسیار زیادی به انتخاب سیستم مناسب، تامین کننده مناسب، نحوه بومی سازی نرم افزار در سازمان با توجه به استراتژی، فرهنگ و ساختار سازمان، تعهد و حمایت مدیریت سازمان از پیاده سازی نرم افزار، شایستگی مشاوران در پیاده سازی نرم افزار، کنترل پروژه مناسب در طول فرایند پیاده سازی و اتمام پروژه در زمان مشخص و بودجه پیش بینی شده و مواردی ازین دست دارد.
از این عوامل که بگذریم، پیاده سازی ERP در سازمان مزایای بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت که بصورت خلاصه می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
- ایجاد یکپارچگی سازمانی از بعد اطلاعاتی و افزایش سازگاری در اطلاعات موجود در سازمان.
- استانداردسازی فرایندهای سازمانی بر اساس بهترین تجربیاتی که شرکتهای عرضه کننده نرم افزار از سازمانهای مختلف به دست آورده اند.
- مهندسی مجدد فرایندهای سازمانی و کاهش زمان انجام آنها.
- تبدیل فرایندهای سازمانی از حالت ضمنی به حالت صریح به علت مهندسی مجددی که در فرایندهای سازمان صورت می پذیرد.
- امکان نصب و راه اندازی سریعتر سیستمهای مرتبط با ERP در سازمان از جمله: ماژولهای مختلف این نرم افزار و یا سایر نرم افزارهای کاربردی که از طرف عرضه کنندگان ERP ارایه نشده و مخصوص آن سازمان هستند.
- امکان و یا تسهیل توسعه سیستمها و تکنولوژیهای جدید از جمله JIT، ABC و…
- امکان ایجاد همکاریهای تجاری، سرمایه گذاریهای مشترک، ادغام برای سازمانها با هزینه کمتر و بازدهی بیشتر و نتیجه بهتر.
- تغییر تمرکز از برنامه نویسی کامپیوتری در سازمان به بهبود فرایندها.
- فراهم شدن زیر ساخت لازم به منظور پرداختن به SCM و CRM، دو مبحثی که در حال حاضر تبدیل به دو جزء جدایی ناپذیر ERP۲ شده اند.
- توسعه زیر ساخت لازم به منظور وارد شدن به E-Business.
لازم است اشاره شود که از ERP به عنوان کاتالیزور و یا Enabler و یا تسهیل کننده در BPR و یا مهندسی مجدد فرایندهای سازمانی نام برده شده است.
اما در مورد اینکه ERP و BPR کدام یک مقدم بر دیگری هستند، بحثهای زیادی مطرح است و مقالات مختلفی درباره آن وجود دارد.
برخی ERP و BPR را دو فرایند لازم و ملزوم یکدیگر دانسته اند و بسیار تاکید بر اجرای کامل BPR همزمان با پیاده سازی ERP و یا قبل از آن دارند.
در حالیکه برخی دیگر بسیار تاکید بر عدم اجرای BPR سنگین در فرایندهای سازمان به منظور افزایش احتمال موفقیت پروژه پیاده سازی ERP در سازمان دارند.
تاکید گروه دوم بیشتر بر افزایش دقت در انتخاب ERP مناسب برای سازمان که دارای بیشترین انطباق با فرایندهای سازمانی است می باشد.
اما به هر حال باید اشاره نمود که در برخی موارد نرم افزار ERP خریداری شده و منطبق با آن BPR صورت می گیرد که به آن Package Enabled BPR می گویند.
در نوع دیگر BPR استاندارد اعمال و پس از آن ERP منطبق بر BPR استاندارد اعمال شده انتخاب می شود.
هرکدام از این روشها مزایا و معایب خاص خود را دارا می باشند.